يکشنبه ٢٨ بهمن ١٣٩٧
مدیریت خدمات و ابزارهای دپارتمانIT به طور طبیعی اولین انتظاری که سازمان از یک مدیر ارشد اطلاعات دارد، مدیریت روزمره خدمات و ابزارهای واحد IT سازمان است. این واحد، بستر لازم برای فعالیتهای اطلاعاتی روزمره سایر واحدهای سازمان مانند دبیرخانه، واحد ارتباط با ارباب رجوع، حسابداری و بخشهای دیگر را فراهم میکند. مدیر فناوری اطلاعات در سازمان باید بر حُسن اجرای وظایف این بخش از سازمان نظارت دایمی داشته باشد. همچنین بسیار محتمل است که واحد IT، خدمات ویژهای نیز به کارمندان سازمان ارایه دهد (مثل اتصال اینترنت یا سرویس ذخیرهسازی فایل در شبکه). در اینصورت، مدیر اطلاعات باید بر نحوه ارایه این خدمات نیز نظارت داشته باشد. مدیریت کارشناسان IT بدیهی است که تا دو یا چند نفر به عنوان کارشناس کامپیوتر و فناوری اطلاعات در یک سازمان مشغول به کار نباشند، صحبت از مدیریت فناوری اطلاعات در آن سازمان معنایی نخواهد داشت. مدیریت ارتباطات یکی از بخشهای مدیریت اطلاعات در سازمان، تسهیل روند آندسته از ارتباطات درون و برون سازمانی است که به واسطه ابزارهای ارتباطی الکترونیکی و کامپیوتری میان کارمندان شرکت از یک سو و نیز میان کارمندان و مخاطبان فعالیتهای سازمان از سوی دیگر صورت میگیرد. نحوه دخالت مدیر اطلاعات در این زمینه بیشتر فنی و تکنیکی است. وظیفه مدیر فناوری اطلاعات در این زمینه آن است که با شناسایی نقاط ضعف و قوت شریانهای اطلاعاتی درون سازمان و نحوه اتصال آنها به بیرون از سازمان، به طور مداوم در فکر اصلاح و بهبود آن باشد به گونه ای که کارمندان سازمان برای ارتباط گیری میان خود و مراجعان و مشتریان سازمان با کمترین مانعی روبرو شوند.
فراهم ساختن امنیت اطلاعات وارتباطات وقتی صحبت از زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی سازمان به میان میآید، بیدرنگ مهمترین موضوعی که به ذهن خطور میکند مساله چگونگی امنیت اطلاعات و ارتباطات سازمان است. یک ساختار ارتباطی هرچقدر هم که پیشرفته باشد، اگر امن نباشد، فلسفه اصلی بهکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان را زیر سوال میبرد و همه کارکردهای مثبت آن را به خطر میاندازد. مدیر فناوری اطلاعات در سازمان باید متوجه باشد که اگر به موازات تسهیل روند گردش اطلاعات در سازمان فکری به حال افزایش امنیت بستر اطلاعاتی نکند، افزایش میزان تبادل اطلاعات عملا به معنی به خطرانداختنِ هرچه بیشتر دانش، تجربه، سرمایه معنوی و از همه مهمتر اسرار محرمانه سازمان است که گاه ارزش اقتصادی یا راهبردی فراوان دارد. مدیریت دانش از آنجا که امروزه اطلاعات، یکی از اشکال اصلی و مهم سرمایه در سازمانهای مترقی محسوب میشود، میتوان پیشبینی کرد که آندسته از سازمانها که خود را نیازمند بهرهگیری از توان یک مدیر اطلاعات در مجموعه کادر مدیریت سازمان میبینند، لابد به سطحی از پیشرفت در استفاده از فناوری اطلاعات رسیدهاند که دانش و اطلاعات ذخیرهشده در سازمان، به کالایی گرانبها در میان انواع سرمایه ها و داشتههای سازمان تبدیل شده است. مدیریت دانش یا Knowledge Management در واقع یک مدیریت استراتژیک است. همانطور که کنترل سرمایههای مالی سازمان یکی از حساسترین و راهبردیترین پایههای مدیریت آن است، برای سازمانی که از روشهای دانشبر در کسبوکار خود استفاده میکند نیز کنترل سرمایههای اطلاعاتی سازمان بسیار مهم و کلیدی است. بدون شک این مورد یک از مهمترین مسوولیتهای مدیر فناوری اطلاعات می باشد.
مدیریت محتوا یکی دیگر از وظایف ارتباط تنگاتنگ با امور اطلاعات روزمره سازمان است، نحوه مدیریت محتوا یا Content Management است. در اینجا منظور از محتوا چیزی جز همان دادهها و اطلاعات با ارزشی که بر بستر ارتباطی سازمان جاری است نمیباشد. بهترین تعبیری که از مفهوم مدیریت محتوا در یک سازمان میتوان ارایه کرد همان است که اصطلاحا Digital Workflow یا چرخه دیجیتالی امور اطلاعاتی سازمان نامیده میشود. این چرخه ممکن است فقط محدود به آندسته از اطلاعات که در کالبد سیستمهای کامپیوتری تولید و پردازش میشوند باشد.
ارتباط با سایر مدیران واحدIT یک واحد مجزا نیست. فعالیت روزانه آن با اوضاع و احوال و نیازها و مشکلات سایر بخشهای گره خورده است. در این گونه موارد، نیاز فراوانی به تعامل با دیگر مسوولین است این تعامل آنقدر مهم است که فراتر از یک نیاز بلکه جزو مسوولیتهای اصلی به شمار میرود. مدیریت استراتژیک نهایتاً باید بر این نکته مهم تاکید کرد که مدیریت فناوری اطلاعات یک مدیریت استراتژیک است. معنای این حرف آن است که ممکن است موقعیتهای حساس و سرنوشتسازی برای راهبری فناوری اطلاعات در سازمان پدید آید که نیازمند تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای به موقع و موثر باشد. این ویژگی ناشی از ماهیت پویا و سیال فناوری اطلاعات و صنعت کامپیوتر است. این صنعت خیلی سریع تغییر میکند و مدیریت مسایل مرتبط با آن، حتی در گستره کوچکی مثل یک سازمان (در مقایسه با گستره کلان جامعه) کندی و رخوت را برنمیتابد. تصمیمات باید سریع و موثر اتخاذ شوند. تصمیمهای دیرهنگام و یا اشتباه ممکن است عواقب جبرانناپذیری درپیداشته باشد و گرفتن تصمیم درست و به هنگام و پافشاری درانجام آن بر عهده مدیر فنآوری می باشد.
|